در آستانه سال نو برخی افراد با استفاده از لباس "حاجی فیروز" در خیابانهای تهران حضور یافته اند و با حرکات موزون دل مردم را کمی شاد میکنند...
دختر پسرها برید و طرف مقابل خود را بشناسید
(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)(نظر یادت نره)
تا کی ؟!
میخوای که از عشق خودت...رسوایی عایدم کنی
حالم خرابو داغونه ...بی مهریات فراوونه
اگه منو نخوای دیگه ... نفس برام نمیمونه
گریه هامو نمیبینی...غصه هامو نمیدونی
فریاد قلب زخمیمو ...از تو چشام نمیخونی
فرقی برات نمیکنه ... که من بمونم یا برم
حتی دلت نمیسوزه ...که پیشه چشمات بمیرم
اینقده دل شکسته ام ....از این زمونه خسته ام
تو از پیشم رفتی و من ....هنوز به پات نشسته ام
نمی خواهم....
نمی خواهم برای لحظه ای حتی به فكر دیگری باشی
نمی خواهم صفای خنده ات را دیگری بیند
نمی خواهم كسی نامش،بر لبهای تو بنشیند
نمی خواهم به غیر از من بگیرد دست تو دستی
نمی خواهم كسی یارت شود در راه این هستی
باران که می بارد تو می آیی باران گل، باران نیلوفر
باران که می بارد تو در راهی از دشت شب تا باغ بیداری
از عطر عشق و آشتی لبریز با ابر و آب و آسمان جاری
غم می گریزد، غصه می سوزد شب می گدازد، سایه می میرد
تا عطرِ آهنگ تو می رقصد تا شعر باران تو می گیرد
از لحظه های تشنه ی بیدار تا روزهای بی تو بارانی
غم می کشد ما را و می بینی دل می کشد ما را تو می دانی
دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد.
در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با دیدن پیکربرازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.
صفحه قبل 1 ... 9 10 11 12 13 ... 20 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.